-
از آیه های سبز
جمعه 20 دیماه سال 1392 02:31
/. کتاب «آیه های سبز» آقای عین-صاد را مطالعه می کردم. جایی در نوشته هایش مصرعی را به کار برده بود که نظرم را به خود جلب کرد. جست و جو کردم، دیدم از حضرت حافظ است. شما هم بخوانید که زیباست: که برد به نزد شاهان، ز من گدا پیامی/ که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی شدهام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم/ که به همت عزیزان...
-
حافظ حفظ سر می کرد؛به راز می نوشت...
دوشنبه 13 آذرماه سال 1391 00:30
بسم رب الحسین(ع)... من محمد جواد هستم و با اجازه ی حسین آقا از این به بعد در وبلاگ مطلب خواهم نوشت؛ که به قول خواجه: صالح و طالح متاع خویش نمودند/ تا که قبول افتد و که در نظر آید... حجه الاسلام و المسلمین عالی در تاریخ 28/8/91 در اصفهان به مطلبی در سخنرانی خود اشاره کردند که به نظرم بسیار زیبا بود. و آن این است: مرید...
-
من، عرفه و حافظ -به محوریت حضرت زین العابدین(ع)-
شنبه 6 آبانماه سال 1391 03:54
بسمه -تعالی شانه - پنج شنبه ای که گذشت، از ساعت 20-17 کلاس داشتم. از طرفی روز عرفه هم بود. این شد که به قاعده ی "الجمع مهما امکن، اولی من الطرح" قصد کردم هم به راز و نیاز با حضرت باری بپردازم و هم به کلاسم برسم. برای تحقق این منظور در خانه ماندم تا بتوانم تا 16:30 به نیایش پرداخته و سپس سریع راهی شوم. از روی...
-
به ولای تو سوگند، یا مولا!
سهشنبه 18 مهرماه سال 1391 05:06
به نام حضرت ستار العیوب مژده ی وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی از سر خواجگی کون و مکان برخیزم یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیش تر زان که چو گردی ز میان برخیزم بر سر تربت من با می و مطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم خیز و بالا بنما ای بت شیرین...
-
پشتوانه ی نظری یک مناجات
سهشنبه 11 مهرماه سال 1391 18:35
بسمه تعالی و بذکر ولیه -عجل الله تعالی فرجه الشریف - حضرت حافظ می فرماید: عاشق شو ار نه روزی، کار جهان سرآید/ ناخوانده نقش مقصود، از کارگاه هستی. با چنین دیدگاه و پیش زمینه ای است که در مقام مناجات عرضه می دارد: زان پیش تر که عالم فانی شود خراب،/ ما را ز جام باده ی گلگون خراب کن! آری، حقیقت آن است که غایت آفرینش و نقش...
-
آمدیم، تشریف بیاورید...
یکشنبه 9 مهرماه سال 1391 10:46
بسمه... مدتی این مثنوی تاخیر شد/مهلتی بایست تا خون شیر شد تا نزاید بخت تو فرزند نو/خون نگردد شیر شیرین خوش شنو چون ضیاء الحق حسام الدین عنان/باز گردانید ز اوج آسمان چون به معراج حقایق رفته بود/بیبهارش غنچهها ناکفته بود چون ز دریا سوی ساحل بازگشت/چنگ شعر مثنوی با ساز گشت مثنوی که صیقل ارواح بود/باز گشتش روز استفتاح...
-
اشعار مربوط به حضرت علی اصغر علیه السلام
جمعه 2 بهمنماه سال 1388 18:07
زلال اشک تو رشک فرات است فرات از صافى چشم تو مات است وجود تو تعادل بخش این نهر که بى تو آبگیرى بى ثبات است نماز صبر مىخواند کنارت غمت گرداب کشتى نجات است نیازى نیست تا حکمت بخوانیم وجودت شرح اسماء و صفات است من از عمر کمت خواندم که روحت به این کثرت سرا بىالتفات است نخ قنداقه پر پیچ و تابت مدار کهکشان و ممکنات است 2-...
-
اشعاری در باره حضرت علی اکبر علیه السلام
جمعه 2 بهمنماه سال 1388 18:05
آه از آن روزی که غم در کربلا برپاستی هم زمین نینوا و روز عاشوراستی یکطرف اشرار کوفه وان دگر سلطان دین بهر یک مظلوم و بیکس شورش و غوغاستی انقلابیون بکردند انجمن در کربلا در سردین و حقیقت ؟ وه عجب دعواستی خاندان هل اتی و عترت طه بدند در کنار آب دریا ، لیک قحط ماستی شد یکایک یاور و یارش شهید نک مصیبت بود اعظم محشر...
-
غزل ۱۸۲
جمعه 12 بهمنماه سال 1386 18:12
حسب حالى ننوشتى و شد ایامى چند محرمى کو که فرستم به تو پیغامى چند دیر زمانی است که دیگر ازما حالی نمیپرسی! چگونه میتوانم با تو سخن بگویم؟ کجاست خیمه سبزت؟یا ابا صالح ما بدان مقصد عالى نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامى چند در مسیر سیر و سلوک و رسیدن به مقام خلیفه اللهی ما محتاج عنایت شمائیم و الا به هیچ جا...
-
محرم
سهشنبه 25 دیماه سال 1386 14:52
سلام متاسفانه تو محرم سرم خیلی شلوغ شده نتونستم آپ کنم. اجمالا عرض کنم یک از بزرگان ظهر عاشورا حافظ را در خواب دید که حافظ گریه کنان این غزل را میخواند: الان دیوان حافظ دم دستم نیست. قول میدهم بعد از عاشورا چند غزل حافظ در مورد اباعبدالله را بنویسم. رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت ......
-
غزل ۴۵۳
جمعه 14 دیماه سال 1386 23:49
سلام این غزل از کوتاه ترین و در عین حال از زیبا ترین غزل های حافظ است که در طی آن بزرگترین آفت راه سلوک را بیان میکند که بسیار جذاب و کاربردی است. ای که دائم به خویش مغروری گر ترا عشق نیست معذوری غرور بزرگترین آفت راه عشق و سلوک است چون عاشق باید متواضع و خاکسار باشد و در برابر معشوق هیچ خودی نداشته باشد. لذا انسانهای...
-
مولوی در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:54
گفت پیغامبر علی را کای علی شیر حقی پهلوان پردلی لیک بر شیری مکن هم اعتماد اندر آ در سایهی نخل امید اندر آ در سایهی آن عاقلی کش نداند برد از ره ناقلی ظل او اندر زمین چون کوه قاف روح او سیمرغ بس عالیطواف گر بگویم تا قیامت نعت او هیچ آن را مقطع و غایت مجو در بشر روپوش کردست آفتاب فهم کن والله اعلم بالصواب یا علی از...
-
شهریار در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:54
شب و على على آن شیر خدا شاه عرب الفتى داشته با آن دل شب شب ز اسرار على آگاهست دل شب محرم سر الله است شب على دید و به نزدیکى دید گرچه او نیز به تاریکى دید شب شنفته است مناجات على جوشش چشمه عشق ازلى شاه را دید و به نوشینى خواب روى بر سینه دیوار خراب قلعه بانى که به قصر افلاک سر دهد ناله زندانى خاک اشگبارى که چون شمع...
-
کمپانی در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:53
شاهد غدیر باده بده ساقیا ، ولى ز خُم غدیر چنگ بزن مطربا ، ولى به یاد امیر تو نیز اى چرخ پیر ، بیا ز بالا به زیر داد مسرت ستان ، ساغر عشرت بگیر بلبل نطقم چنان ، قافیه پرداز شد که زهره در آسمان ، به نغمه دمساز شد محیط کون و مکان ، دایره ساز شد سرور روحانیون هو العلى الکبیر نسیم رحمت وزید ، دهر کهن شد جوان نهال حکمت دمید...
-
صغیر اصفهانی در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:52
شاهی که به اسرار جهان دانا بود از رتبه به کل ما سوا مولا بود شب ها به خرابه ها ز روی شفقت همدم به جذامیان نابینا بود *** دانی ز چه عید باستان می خندد بر روی جهانیان جهان می خندد بنشست علی جای نبی در نوروز زین مژده زمین و آسمان می خندد *** در خم غدیر کز خدای ازلی رفت آن همه تأکید به تعیین ولی دانی چه نتیجه کشف شد از...
-
سعدی در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:51
سردار اتقیا کس را چه زور و زهره که وصف على کند جبار در مناقب او گفته هل اتى زور آزماى قلعه خیبر که بند او در یکدیگر شکستببازوى لا فتى مردى که در مصاف، زره پیش بسته بود تاپیش دشمنان نکند پشتبر غزا شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود جان بخش در نماز و جهانسوز در دعا دیباچه مرمت و دیوان معرفت لشگرکش فتوت و سردار اتقیاء فردا...
-
فردوسی در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:50
ایا شاه محمود کشور گشای ز کس گر نترسی بترس از خدای که پیش تو شاهان فراوان بدند همه تاجداران کیهان بدند فزون از تو بودند یکسر به جاه به گنج و کلاه و به تخت و سپاه نکردند جز خوبی و راستی نگشتند گرد کم و کاستی همه داد کردند بر زیر دست نبودند جز پاک یزدان پرست نجستند از دهر جز نام نیک وزان نام جستن سرانجام نیک هرآن شد که...
-
صغیر اصفهانی در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:49
از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است آمر امر الهی شاه دینپرور علی است ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق بحر احسان باب لطف بیحد و بیمر علی است ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه تیغآور خسرو مستغنی از لشگر علی است ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد...
-
اسفندقه در مدح امیرالمومنین
شنبه 8 دیماه سال 1386 13:47
قصیده واره غدیر صداى کیست چنین دلپذیر مىآید؟ کدام چشمه به این گرمسیر مىآید؟ صداى کیست که این گونه روشن و گیر است ؟ که بود و کیست که از این مسیر مىآید؟ چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صداى کاتب و کلک دبیر مىآید خبر، به روشنى روز در فضا پیچید خبر دهید: کسى دستگیر مىآید! کسى بزرگتر از آسمان و هر چه در اوست به...
-
غزل ۳۲۹
جمعه 7 دیماه سال 1386 17:46
این شعر از زیبا ترین غزلهای حافظ است که در مدح حضرت باب الحوائج حضرت عباس بن علی ، ابو الفضایل سروده شده است . که به درخواست دوست بسیار عزیزم صاحب وبلاگ در پناه تو این هفته این شعر را بررسی میکنیم.البته سعی میکن به علت طولانی بودن فقط قراینی که ادعای بنده را ثابت میکند را عرض کنم و از توضیحات اضافی بپرهیزم.طبیعی است...
-
غزل ۱۰۲
جمعه 30 آذرماه سال 1386 16:05
دوش آگهى ز یار سفرکرده داد باد من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد کارم بدان رسید که همراز خود کنم هر شام برق لامع و هر بامداد باد به قدری رازداری و پرده پوشی کردم که مجبور بودم راز خود را با برق و باد در میان بگذارم. در چین طره تو دل بى حفاظ من هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد مسکن اصلی دل من طرهگیسوی شماست . و من هرگز...
-
غزل ۱۸۳
یکشنبه 25 آذرماه سال 1386 22:34
این شعر یکی از زیباترین و مشهورترین اشعار حافظ است و اسرار و نکات ظرایف بسیاری دارد که در حد وسع به آن میپردازیم که البته خیلی از مطالب را سعی میکنم در لابلای ابیات به عرض برسانم . چون مطالب سنگین و عجیبی است. دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند و من اللیل فتهجد به نافله لک/عسی ان یبعثک ربک...
-
منتخب شعرهای فاضل نظری
یکشنبه 25 آذرماه سال 1386 22:29
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست بی هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق وسکوت تو جواب همه مسئله...
-
غزل ۶۳
یکشنبه 18 آذرماه سال 1386 10:30
روى تو کس ندید و هزارت رقیب هست در غنچه اى هنوز و صدت عندلیب هست اشاره به وجود مقدس حضرت صاحب الزمان علیه السلام دارد که با وجود غیبت بیش از حد معمول هنوز که هنوزه طالبان بسیاری دارند. گر آمدم به کوى تو چندان غریب نیست چون من در آن دیار هزاران غریب هست عشق و پناه خواستن من از شما چندان عجیب نیست که غیر از من خیلی های...
-
غزل ۶۲
جمعه 9 آذرماه سال 1386 12:37
مرحبا اى پیک مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رغبت فداى نام دوست هر چه علاقه به معشوق بیشتر باشد به متعلقات معشوق هم بیشتر است. برای مثال حضرت نبی اکرم روزی در مسجد نشسته بودند و فرمودند هر کس از امیرالمومنین برایم خبری بیاورد(حضرت به جنگ خاصی رفته بودند) مژدگانی به او میدهم ، و حال آنکه از ما پوشیده نیست که...
-
غزل ۵۳
جمعه 2 آذرماه سال 1386 14:09
منم که گوشه میخانه خانقاه من است دعاى پیر مغان ورد صبحگاه من است این گونه ابیات رمزآلودترین ابیات حافظ است که به نظر حالات معنوی ایشان است.خلاصه من از مصرع اول چیز زیادی دستم نیومد. اما در مصرع دوم میگوید که دعای پیر مغان که هم میتواند حضرت صاحب باشد هم امام حسین ع در صبحگاهان ورد زبان من است. گرم ترانه چنگ صبوح نیست...
-
غزل ۵۲
جمعه 25 آبانماه سال 1386 14:46
روزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار نشاط دل غمگین من است روزگاران زیادی است که دین من با زلف این زیبا رویان (اهل بیت)گره خورده سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران دیدن روی ترا دیده جان بین باید وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است لیاقت دیدار روی تو نصیب هر بی سر و پایی نمیشود ،...
-
غزل ۳۳
یکشنبه 20 آبانماه سال 1386 19:39
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجتست کسی که مسیر زندگیش را مشخص کرده و کنج عزلت گرفته که دیگر در پی خود نمایی نیست. جانا به حاجتی که تو را هست با خدا کاخر دمی بپرس که ما را چه حاجتست نکته این است که فقیرترین انسان نسبت به خدا مقرب ترین انسان است. لذا ائمه محتاج ترین خلق به سوی...
-
غزل ۳۲
چهارشنبه 9 آبانماه سال 1386 18:51
خدا جو صورت ابروی دلگشای تو بست گشاد کار من اندر کرشمههای تو بست دردم از یار است و درمان نیز هم.................دل فدای او شد و جان نیز هم حلال جمیع مشکلات است حسین مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست هر زیبایی و هر رعنایی در مقابل زیبایی تو چون خاک میماند ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود...
-
گزیده ای از شعرهای قیصر امین پور(روحش شاد)
سهشنبه 8 آبانماه سال 1386 18:58
با این همه... اما با این همه تقصیر من نبود که با این همه... با این همه امید قبولی در امتحان سادهْ تو رد شدم اصلاً نه تو ، نه من! تقصیر هیچ کس نیست از خوبی تو بود که من بد شدم! ................................................................................................ روز مبادا وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که...