پیر خرابات

دریافتی از غزلهای حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی

پیر خرابات

دریافتی از غزلهای حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی

آمدیم، تشریف بیاورید...

بسمه...

مدتی این مثنوی تاخیر شد/مهلتی بایست تا خون شیر شد

تا نزاید بخت تو فرزند نو/خون نگردد شیر شیرین خوش شنو

چون ضیاء الحق حسام الدین عنان/باز گردانید ز اوج آسمان

چون به معراج حقایق رفته بود/بی‌بهارش غنچه‌ها ناکفته بود

چون ز دریا سوی ساحل بازگشت/چنگ شعر مثنوی با ساز گشت

مثنوی که صیقل ارواح بود/باز گشتش روز استفتاح بود

مطلع تاریخ این سودا و سود/سال اندر ...

بسم الله و بعونه تعالی، بازگشتم که بهتر بگویم بازگشتیم.گر بخت یار شود و عزم استوار گردد، هفته ای  

 

یک بار مطلبی نو خواهم نگاشت.  باشد از میان واژه ها، دلی  آرام  گیرد و روحی به  پرواز درآید که  

 

واژگان چون به دست صاحبانش افتد، این توان را دارد. چه خوش گفت:

 

استاد غزل سعدی است نزد همگان لیکن/ دل را نکند بیدار، الا غزل حافظ.

نظرات 2 + ارسال نظر
فؤاد یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:53 ق.ظ

سلام، چه عجب! خوش آمدی.

با سلام، گرفتاری زیاد بود؛ ان شاء الله سعی بر آن خواهد بود که حضور مستمر - ولو اندک - حفظ شود. الهی آمین

دلتنگ نجف یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ http://shamimeyaar.blogfa.com/

سرور ارجمندم سلام.
با کمال افتخار وبلاگ شما را لینک کردم

سلام بزرگوار، ممنون از حسن توجه شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد