سلام
این غزل از کوتاه ترین و در عین حال از زیبا ترین غزل های حافظ است که در طی آن بزرگترین آفت راه سلوک را بیان میکند که بسیار جذاب و کاربردی است.
ای که دائم به خویش مغروری
گر ترا عشق نیست معذوری
غرور بزرگترین آفت راه عشق و سلوک است چون عاشق باید متواضع و خاکسار باشد و در برابر معشوق هیچ خودی نداشته باشد. لذا انسانهای مغرور نمیتوانند عاشق شوند.
شاید به همین دلیل است که در روایت داریم که اگر ذره ای کبر در کسی باشد رنگ و بوی بهشت به او نمیخورد.
گرد دیوانگان عشق مگرد
که به عقل عقیله مشهوری
مستی عشق نیست در سر تو
رو که تو مست آب انگوری
در این بیت حضرت لسان الغیب خود را از تهمت های ناروای بی خردانی که او را لا ابالی میدانند بری میکند.چون مستی ناشی از آب انگور را مذموم معرفی میکند.
روی زردست و آه درد آلود
عاشقان را دوای رنجوری
میفرماید عاشق باید زرد رو باشد و رنجور .لذا اگر ما این خصوصیت را نداریم عاشق نیستیم.
بگذر از نام و ننگ خود حافظ
ساغر می طلب که مخموری
کسی که غرور دارد نمیتواند از نام خود بگذرد و تا خود در میان است هرگز به معشوق نمیرسد.
به نام خدا
سلام
دست شما درد نکنه. استفاده کردیم.
یا علی
زیبا بود...
سلام
خوشحال شدم که خبرم کردید
منتظر حضور و نظراتتون هستم
یا علی
التماس دعا
الله
سلام
ممنون زیبا بود
اما فکر می کنم بیشتر از این نیاز به تحلیل داشت
یا شاید بشه جور دیگه ای هم بعضی ابیات رو دید
البته حرف زدن در مورد اشعار حافظ خوب آسان نیست و به اندازه آدمها می تونه معنی مختلف و برداشت گوناگون داشته باشه
اگر اجازه بدید دوست داشتم برداشت های خودم رو هم در مورد اشعار بگم
درپناه حق
الله
سلام
ممنون از پیشنهادتون
اما منظور من این نبود
یعنی اصلا قصد چنین جسارتی رو نداشتم
فقط می خواستم در مورد نوشته هاتون اگه چیزی به نظرم رسید تو همین جا کامنت بگذارم
ولی فکر کردم شاید خوشتون نیاد برای همین اجازه خواستم
و الا که منو چه به دریافت از غزلهای حافظ که فهم یک جمله اش هم برام اسون نیست
به اندازه شما هم اطلاعات در این مورد ندارم
به هر حال ممنون
در اولین فرصت نظرم رو در مورد این غزل همین جا می نویسم
البته با اجازه صاحب خونه اش
در پناه حق
الله
سلام
روی زردست و آه درد آلود
عاشقان را دوای رنجوری
میفرماید عاشق باید زرد رو باشد و رنجور .لذا اگر ما این خصوصیت را نداریم عاشق نیستیم.
.... دوای رنجوری عاشقان روی زرد و آه درد آلود است
من فکر می کنم این معناش این نیست که اگر ما این خصوصیت را نداریم عاشق نیستیم!!! شاید هم باشه ولی خوب وقتی واقعا کسی عاشق باشه و دور از عشقش رنجور خواهد بود و یه آه از ته دل گاهی می تونه کمی این رنج رو التیام بده و شاید اینه که می شه گفت این آه دوای رنجوریست
یعنی یک جور بروز این غم که باعث سبک شدنش می شه
...
شاید اگر یک عارف این برداشت های ما رو بخونن حسابی بخندن که هیچی از عمق معنای این اشعار نفهمیدیم و چقدر ساده داریم از احساس عمیق یک عارف بزرگ حرف می زنیم
کاش روزی ما هم بتونیم کمی به این معانی نزدیک بشیم
در پناه حق
سلام
حسین جون مدتی شد که من نتونستم بیام. ماشاله خوب می نویسی. همیشه قلمت روون ان شا اله.
کتاب جمال آفتاب رو اگه نخوندی بخون. شرح عرفانی غزلیات حافظ.
موفق باشی
یا علی
الله
سلام
...
نگریید
اشک نریزید
دیگر نمی توان خون دل زینب را شست
نگریید
دیگر ناله ها ,داغ دل رقیه را تسکین نخواهد داد
نگریید
دیگر این شیون درمان درد سجاد نخواهد بود
نگریید
اشک نریزید
اکنون زمان فریاد است
فریاد زنید,
زینب تنهاست
فریاد زنید,
کسی ناله رقیه را معنا کند
فریاد زنید,
فریاد زنید
صدای حسین در فریاد ماست
...
محرم شد ، اپ نمی کنید ؟؟؟
التماس دعا
در پناه حق
سلام حسین جون
یه بیت هست که شاعرش رو پیدا نکردم!
بعدش تفسیرت رو از این بیت میخواستم ... پیشاپیش ممنون
ای دل شکایت ها مکن تا نشوند دلدار من
ای دل نمی ترسی مگر از یار بی زنهار من
سلامی دیگر
باز مثل همیشه استفاده کردم البته در حد فهمم که در مقابل فهم فهمیده ها ناچیز است...
می خاستم بدونم که در رابطه با عاشورا حسینی از حافظ چیزی به یادگار مانده ؟
سلام
هزاران مرحبا بر روح پاکت
وب زیبائی است
آنقدر زیبا که من ؛ سیوش ؛ کردم . ای کاش جای مهانی اشعار
تفسیر عرفانی اونها را مینوشتی
موفق باشید.
به وبلاگ اینجانب هه قدم رنجه فرمایید.
هوالحق
عرض ادب و سلام
وبلاگتون عالیه. مخصوصا در رابطه با غرور عاشق که مطالبی را جمع آوری کردید، بسیار زیبا بود و البته مفید.
کاش غرور وجود نداشت.
التماس دعا
در پناه حق